امام زمان(عج) - سید عبّاس صدر
امام زمان(عج)
به جز ولای تو، بر لوح دل نگاری نیست
به جز وصال تو در دیده انتظاری نیست
فروغ مهر تو بگرفته آسمان دلم
حدیث عشق بنازم که اختیاری نیست
امام زمان(عج)
به جز ولای تو، بر لوح دل نگاری نیست
به جز وصال تو در دیده انتظاری نیست
فروغ مهر تو بگرفته آسمان دلم
حدیث عشق بنازم که اختیاری نیست
امام حسن(ع)
دوشم ز آستان عنایت ندا رسید
کای دل به هوش باش که ماه خدا رسید
صدق و صفا بیار که ماه عبادت است
دست دعا بر آر که وقت دعا رسید
ماهی بلند پایه که در شام قدر آن
آیات رحمت از حرم کبریا رسید
امام حسن(ع)
دوشم ز آستان عنایت ندا رسید
کای دل به هوش باش که ماه خدا رسید
صدق و صفا بیار که ماه عبادت است
دست دعا بر آر که وقت دعا رسید
ماهی بلند پایه که در شام قدر آن
آیات رحمت از حرم کبریا رسید
امام حسن(ع)
زینب چو حال سخت حسن را نظاره کرد
دامان ز اشک و خون جگر پر ستاره کرد
آمد حسین و کرد چو از حال او سؤال
آن جا که کوزه بود به آن سو اشاره کرد
گفتند درد خود ز چه درمان نمی کنی
فرمود: مرگ را به چه بایست چاره کرد؟
راز و نیاز امام حسین(ع)
یارب تمام عالم و آدم سنونکیدور
کرسیّ و عرش و فرش و دو عالم سنونکیدور
خُلد برین[1] و کوثر[2] و تسنیم[3] و سلسبیل[4]
حور و قصور و نار جهنّم سنونکیدور
ذرّات کائناتیده بو نظم و انتظام
اَجرامیده بو سرّ منظّم سنونکیدور
خواب دیدن حضرت زهرا(س)
بو گئجه عالم رؤیاده ای ملک منظر
منه هجوم ائلدی شوق وصل پیغمبر
نه گوردوم اوندا که بیر طرفه بیر گلستاندور
گلور شمیم ریاحین غریبه بستاندور
آچوبدی خازن[1] جنّت بساط رنگارنگ
بیر الده ساغر مینا بیر الده بربط و چنگ
وداع حضرت علی اکبر(ع)
گینه گویلوم قوشی فریاده دوشدی
علی اکبر آناسی یاده دوشدی
گوتورموشدی اوغول ئولمک هواسی
قولون بوینونا سالمیشدی آناسی
چکردی اللرین گه کاکلینه
وئروردی گه الین اکبر الینه
دئیردی باخ آخور قان یاش گوزومندن
گل اگلش بیر زمان چیخما سوزومندن