حضرت زهرا(س) - مدهوش

حضرت زهرا(س)

مدینه اهلینه بو مسئله اولوبدی جَلی

گونون گون اورتا چاغی باتدی آفتاب علی

بیله روایت ایدور بو قضیه نی اسماء

قویاندا مغسله زهرانی هیکل تقوا

جداره قویدی عذارون توکوب گوزوندن یاش

دئیردی فاطمه ، ئولسون بو مرتضا ای کاش

ندن بو مدّتی مندن رموزی گیزلتدون

درون سینه ده مین درد و سوزی گیزلتدون

قمرده اولمادی باری غمام[1] غمده نهان

گوزوم بو یاریه هیج دوشمییدی فاطمه جان



[1] - غمام : ابر سفید.

ادامه نوشته

دفن حضرت زهرا(س) - جوانمرد

دفن حضرت زهرا(س)

فریاد او وقتیدن که علی شاه لافتی

ناچاریدور که فاطمه نی قبره تاپشورا

هر نیلوری بو آیریلقی ایلیه قبول

امّا اینانموری که الیندن گئدوب بتول

گوزدن عذاره گوزیاشی بو غمده باغلوری

دنیایه اف[1] اولا نئجه گور حیدر آغلوری

کلّ ملائک حالی پریشان بو ماتمه

خیبر شکن علینی یخیب داغ فاطمه



[1] - کلمه ایست که به هنگام اظهار افسردگی ، نفرت و کراهت استعمال کنند.

ادامه نوشته

حضرت زهرا(س) - حامد تبریزی(ره)

زبانحال حضرت علی(ع) به رسول اکرم(ص) در هنگام دفن حضرت زهرا(س)

بیر امانت که سپرده ایلمیشدون سن منه

یا رسول الله اونی ردّ ایلورم ایندی سنه

 

دورۀ عمرون قوتاردی بو بلا گنجینه سی

خسته دی یورقوندی قیل راحت بو زار و بی کسی

اعتذاریم وار ولی وار نچّه یئردن صدمه سی

ایلدی از بس تحمّل ظلم و جور دشمنه

ادامه نوشته

دفن شهدای کربلا - صافی(ره)

دفن شهدای کربلا

حق ایستیدی بیر نوعیله دفن محن ایتسون

امر ایلدی بیماره[1] حسینه کفن ایتسون

 

آرامینی بیمارون آلوب حکم الهی

یتدی فلک اعظمه فریادیله آهی

یاندوردی حسینون یارالی باشی او شاهی

ایستردی گوتوروسون اونی الحاق تن ایتسون



[1] - بعد از شهادت امام حسين عليه اسلام و اهل بيت و اصحابش در دهم محرم سال 61(ه. ق )، بدن هاي قطعه قطعه و خون آلود آنان بر زمين ماند. و طبق نقل طبري آمده است كه امام حسين عليه السلام و ديگر شهدا يك روز پس از شهادت و بعد حركت سپاهيان عمر سعد به سمت شام يعني يازدهم محرم توسط اهل غاضريه از بني اسد دفن شدند.( محمد بن جرير طبري، تاريخ طبري، ج3، دار الكتب العلميه، بيروت، ص 335.)

بلاذري در انساب الشراف (احمد بن يحيي بن جابر بلاذري، انساب الشراف، ج3، دار الفكر، بيروت، ص 411.) و مسعودي در مروج الذهب(علي بن حسين مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج3، نشر دار المعرفه، بيروت، ص72.) خود نيز بر همين باورند.


اين قول مورخان اهل سنت است و شيخ مفيد در الارشاد(شيخ مفيد، الارشاد، ج2، نشر موسسه آل البيت لاحياء التراث،قم، ص 114.) و سيد بن طاووس در لهوف(سيد بن طاووس، لهوف علي قتل الطفوف، انتشارات اسوه، قم، ص 125.) و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابي طالب(ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج4، موسه العلامه، قم، ص112.) از مورخين و علماي شيعه هم همين قول را نقل كرده اند، با اين تفاوت كه شيعيان قائل به دفن ابدان توسط امام سجاد عليه السلام هستند. 
در رد قول اول بايد نكاتي را مد نظر داشت، اولاً اينكه روش دفن امام عليه السلام و اهل بيت شان و ياراني كه در ركاب وي شهيد شدند به آنگونه كه از پراكندگي قبرشان مي دانيم براي بني اسد امكان پذير نبود. زيرا آنان اهل روستايي بودند كه در ميدان نبرد شركت نداشتند و نمي توانستند بدون راهنمايي كسي كه از همه آن شهيدان و پيكر و لباسشان شناخت كامل داشته باشد آنان را شناسايي و دفن كنند. بويژه آنكه سرهاي شهيدان را بريده بودند و پيكرها سر نداشتند لذا راهنمايي آگاه بايد براي تشخيص شهيدان از يكديگر وجود مي داشت و بدون وجود چنين شخصي دفن كوركورانه و بدون شناخت انجام مي شد.
و بنا بر نظر شيعه مبني بر اينكه دفن امام را جز امامي مانند خودش بر عهده نمي گيرد(محمد بن يعقوب كليني، كافي، ج1، دار لاضواء، بيروت، صص384- 385./ شيخ ابو جعفر صدوق، علل الشرايع، ج1، دار إحياءالتراث العربي، بيروت، باب 148، ص 184.) ناگزير بايد گفت كه راهنمايي كه با بني اسد در دفن شهداي كربلا بود امام سجاد عليه السلام بودند(8) و حضور ايشان نيز بايد بيرون از اسباب عادي صورت گرفته باشد و اين مطلب نيز به وسيله روايتي كه از امام رضا عليه السلام نقل شده؛ تاييد مي شود. و چون امام عليه السلام در روز يازدهم با كاروان اسرا به سمت كوفه حركت كردند و در روز دوازدهم در مجلس ابن زياد به روشنگري مشغول بودند تا اينكه در هنگام غروب ابن زياد اسرا را به زندان فرستاد؛ اينگونه برداشت مي شود كه امام عليه اسلام فرصتي پيدا كردند كه اندكي دور از اذيت و آزار يزيد و عمالش قرار گيرند لذا با اسباب غيبي به دشت كربلا آمدند و بدنهاي شهداء را سه روز بعد از واقعه كربلا در روز سيزدهم محرم به كمك مردان طايفه بني اسد كه با تحريك زنانشان به سوي دشت كربلا آمده بودند دفن مي كنند. 

ادامه نوشته

حضرت زهرا(س) - خوندل(ره)

«دفن حضرت زهرا(س)»

ای خاک تیره اینکه به تو می سپارمش

چون جان عزیز دار ، ز جان دوست می دارمش

 

عمری اگر به دیده و دل بود جای او

جبراً کنون به خاک سیه می سپارمش

 

پس با نگار خود در صحبت فراز کرد

گفتا سزد به دل غم تو بر گمارمش

ادامه نوشته

دفن حضرت زهرا (س) - حسینی(ره)

دفن حضرت زهرا(س)

بو سنون امانتون منه ای نبیّ رحمت

آل امانتون باغیشلا گتورنمدیم سلامت

منه تاپشوران زماندا ، قدی سرویدی جهاندا

قاپوسی ولی یاناندا بوکولوبدی سرو قامت

ادامه نوشته

«دفن شهدای کربلا» - صافی(ره)

«دفن شهدای کربلا»

حق ایستدی بیر نوعیله دفع مُحن ائتسون

امر ایلدی سجّاده حسینه کفن ائتسون[1]



[1] - شهادت امام حسین(ع) و اصحابش در دهم محرم سال 61(ه. ق)، بوده است و دفن بدن مطهر آنحضرت(ع) و اجساد مطهر شهدای کربلاء در پایان روز دوازدهم (شب سیزدهم) محرم توسط گروهی از مردان قبیله بنی اسد که درنزدیکی کربلا چادر زده و سکونت داشتند انجام شده است.

وقتی لشکر عبیدالله زیاد به سوی کوفه حرکت کرد بدنهای پاک و مطهر امام حسین (ع) و اصحاب یاران باوفایش به صورت بسیار جگر خراشی روی زمین باقی مانده بود و کسی جرأت نمی کرد آنها را دفن کند، تا این که زنان قبیله بنی اسد مردان خود را مورد شماتت قرار دادند و آنان را به انجام دفن این عزیزان ترغیب نمودند. به دنبال آن مردان قبیله بنی اسد برای دفن آمدند ولی چون بدن ها پاره پاره بود بدنها را نمی شناختند و در حالت تحیر و تردید باقی ماندند در این هنگام امام سجاد (ع) بصورت ناشناس در جمع آنان حاضر و یکی یکی بدنها را به بنی اسد معرفی کرده و آنها بدنها را دفن می کردند. پس از دفن شهدا حضرت امام سجاد(ع) خود را به آنان معرفی کردند(عبداالرزاق الموسوی المقرم ، مقتل الحسین، ص 414؛ محمد باقر ملبوبی، الوقایع و الحوادث، ج 4، صص 59 ـ 60 ـ 61 ؛ مروج الذهب،ج 3،ص 63؛ فرهنگ عاشورا، واژه بنی اسد.)

 

ادامه نوشته

«دفن شهدای کربلا» - صافی(ره)

«دفن شهدای کربلا»

حق ایستدی بیر نوعیله دفع مُحن ائتسون

امر ایلدی سجّاده حسینه کفن ائتسون[1]



[1] - شهادت امام حسین(ع) و اصحابش در دهم محرم سال 61(ه. ق)، بوده است و دفن بدن مطهر آنحضرت(ع) و اجساد مطهر شهدای کربلاء در پایان روز دوازدهم (شب سیزدهم) محرم توسط گروهی از مردان قبیله بنی اسد که درنزدیکی کربلا چادر زده و سکونت داشتند انجام شده است.

وقتی لشکر عبیدالله زیاد به سوی کوفه حرکت کرد بدنهای پاک و مطهر امام حسین (ع) و اصحاب یاران باوفایش به صورت بسیار جگر خراشی روی زمین باقی مانده بود و کسی جرأت نمی کرد آنها را دفن کند، تا این که زنان قبیله بنی اسد مردان خود را مورد شماتت قرار دادند و آنان را به انجام دفن این عزیزان ترغیب نمودند. به دنبال آن مردان قبیله بنی اسد برای دفن آمدند ولی چون بدن ها پاره پاره بود بدنها را نمی شناختند و در حالت تحیر و تردید باقی ماندند در این هنگام امام سجاد (ع) بصورت ناشناس در جمع آنان حاضر و یکی یکی بدنها را به بنی اسد معرفی کرده و آنها بدنها را دفن می کردند. پس از دفن شهدا حضرت امام سجاد(ع) خود را به آنان معرفی کردند(عبداالرزاق الموسوی المقرم ، مقتل الحسین، ص 414؛ محمد باقر ملبوبی، الوقایع و الحوادث، ج 4، صص 59 ـ 60 ـ 61 ؛ مروج الذهب،ج 3،ص 63؛ فرهنگ عاشورا، واژه بنی اسد.)

 

ادامه نوشته

دفن حضرت زهرا (س) - حسینی(ره)

دفن حضرت زهرا(س)

بو سنون امانتون منه ای نبیّ رحمت

آل امانتون باغیشلا گتورنمدیم سلامت

منه تاپشوران زماندا ، قدی سرویدی جهاندا

قاپوسی ولی یاناندا بوکولوبدی سرو قامت

ادامه نوشته

دفن حضرت زهرا (س) - حسینی(ره)

دفن حضرت زهرا (س)

یا علی من تاپشوران سرو چمن آرادی بو؟

قامتی سروی ندن خمدور اگر زهرادی بو

 

بو منه محبوبه وامّ ابیها نامیدور

نور چشم اشک ریزیم قلبیمه آرامیدور

قامتی چون سرو موزون زلفی مشکین فامیدور

ای عجب آیا همان سرو چمن آرادی بو؟

ادامه نوشته

حضرت زهرا (س) - خوندل

حضرت زهرا (س)

واحسرتا[1] آیردی اجل یاری یاریدن

زهرانی آلدی حقّی گیدن شهریاریدن

ایتمیشدی چون وصیّت اوزی ویردی غسلینی

دفنین ایشیت قلمده اولان اختباریدن

زهرانی تا یتوردیله قبرین کنارینه

باخدی مزاره ساقی کوثر[2] کناریدن



[1] - واحسرتا : ای دریغ؛ دریغ؛ افسوس.

[2] - ساقی کوثر : پیامبر اكرم (ص) فرمود: «یا عَلىّ أَنْتَ اخى وَ وَزیرى وَصاحِبُ لِوائى فِى الدُنیا وَالاخرة، وَأَنت صاحِب حوضى، مَن أَحبَّك أَحبنَّى وَمَن أَبْغَضك أَبْغَضنى «یا على تو برادر، وزیر و پرچمدار من در دنیا و آخرت هستى، تو صاحب حوض من هستى، آن كس كه تو را دوست دارد مرا دوست داشته و هر كس با تو دشمنى ورزد با من دشمنى ورزیده است»(بحار ج۸ ص۱۸، ح ۵.)

عبدلله بن عمر گوید: پیامبر اكرم (ص) براى ما این چنین حدیث فرمود: وقتى در روز قیامت خداوند اولین و آخرین را گرد آورد ندا دهنده اى كه دور و نزدیك صدایش را مى شنوند گوید: على بن ابى طالب (ع) كجاست، على مرتضى كجاست. در این حال على (ع) را مى آورند و حساب آسانى از او به عمل مى آورند و دو حله سبز به او مى پوشانند و از درخت طوبا عصایى به او مى دهند و به او گفته مى شود بر سر حوض بایست و هر كه را خواهى سیراب و هر كه را خواهى ممنوع كن.( بحار ج۸ ص۵۲، ح ۲۳.)

ادامه نوشته