امام صادق(ع)

حسین ذکرینه گوگلوم اگرچه شایقدور

ولی بو یرده خیالیم امام صادقدور

 

بلا بو رسمیدی اهل ولادن آیریلماز

اودور امام همیشه بلادن آیریلماز

دیوب بلایه بَلی یکسر عترت یاسین

خلا کلامیدی چون سینی یادن آیریلماز

بلا و محنت اسیری امام صادقه باخ

دوزر بلایه غم و ابتلادن آیریلماز

ایدوب او سروری خانه نشین بنی عبّاس

تقیّه[1] محنتی اول مقتدادن آیریلماز

قویِیدیلر قالا آسوده کاش خانه نشین

گوروردولر که نماز و دعادن آیریلماز

جفا و جوریده منصور قویمادی نقصان

جهاندا رسمیدی ظالم جفادن آیریلماز

ایدوبدی صادق آل محمّدی مسموم

هوای مُلکی اولان بد هوادن آیریلماز

امام او زهریله اوز جدّینه اولوب ملحق

وصیّ ختم رسل مصطفادن آیریلماز

وصیّت ایتمیشیدی اوغلی ایتدی غسل و کفن

عمل وصیّته اول پیشوادن آیریلماز

جوار امام باقرده دفن ایدوب آتاسین

بالا محبّتینه باخ آتادن آیریلماز

بقیعیدن قلمیم کربلا اییی آلوری

بو قان اولان اورگیم کربلادن آیریلماز

اولوم حسینون او شش گوشه قبرینه قربان

حسین ده اکبر گُلگون قبادن آیریلماز

بیله گمان ایدورم ایمدیده یارالی باشین

آلوب دیز اوستونه اول مه لقادن آیریلماز

یارا چتیندی اگر اولسا گوز قاباقینده

بو غم او خامس آل عبادن آیریلماز

باخاندا ایمدیده سسلر جوان اوغول ایوای

حسین «حسینی» بو آه و نوادن آیریلماز

حسینی(ره)

 



[1] - تقیّه : تَقیه، اصطلاحی دینی است به معنای ابراز عقیده یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر قلبی خود به دلایلی خاص. تقیه در لغت به معنای نگاه داشتن، پرهیز کردن و پنهان نمودن است. در منابع اسلامی، تقیه به معنای نگاهداری خود از صدمه دیگری است از راه ابراز موافقت با او در گفتار یا رفتارِ مخالف حق و به تعبیر شیخ مفید پنهان کردن حق و پوشاندن اعتقاد به آن در برابر مخالفان، به منظور اجتناب از ضرر دینی یا دنیایی است. در تقیه، بر خلاف نفاق که موضوع آن تظاهر به حق و پنهان کردن شرک و باطل است، شخص مؤمن به دلیل ترس از زیان مالی یا جانی برای خود یا دیگری، از اظهار حقیقت خودداری می‌کند. ادله قرآنی، روایی و عقلی بر جواز تقیه دلالت دارند. از جمله اغراض عقلایی که می‌تواند تقیه را موجه سازد، مصون ماندن شخص یا گروه تقیه کننده از تعرض ظالمان و رهایی از خطرهایی مانند حبس، تبعید، قتل، مصادره اموال و محرومیت از حقوق قانونی است.

بحث تقیه در قرون نخستین هجری از مباحث متداول کلامی و فقهی بوده است، زیرا از یک سو می‌بینیم که بسیاری از عالمان امامیه متقدم، آثاری با عنوان التقیه تألیف کرده‌اند و از سوی دیگر نقل شده که برخی نحله‌ها، مانند خوارج، قائل به جواز تقیه بوده‌اند. در ماجرای محنت در عصر مأمون، بنا به نقل مورخان برخی دانشمندان به سبب تهدید و ارعاب خلیفه، مجبور به پذیرفتن ظاهری نظریه خلقِ قرآن شدند که می‌توان آن را مصداق تقیه دانست.

شیعیان بیش از سایر پیروان مذاهب اسلامی به التزام به روش تقیه شهرت یافته‌اند. علت این گرایش را وجود عناصر باطنی در برخی فرقه‌های شیعی، و فشارهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... دانسته‌اند. برخی نویسندگان اهل سنّت، تقیه را از نقاط ضعف شیعیان دانسته‌اند و علمای شیعه به این انتقادات پاسخ داده‌اند.