حضرت زهرا(س) - علی انسانی
حضرت زهرا(س)
ای بهشت آرزوهای علی
ای دو چشمت دین و دنیای علی
ای طهارت، خانه زاد دامنت
وی کرامت، خوشه چین خرمنت
شام غم را پرتو امّید من
کوکب من، ماه من، خورشید من
ای نچیده گل زرویت آفتاب
وی ندیده شب، شبِ مویت به خواب
در دل هر ذرّه، نور مهر تو
مهر هم، سایه نشین چهر تو
یک نگاهت بِه ز صد خُلد برین
نی، که یک ایمای تو خلد آفرین
خانه ما گرچه از خشت و است و گل
خشت، روی خشت نَه، دل، روی دل
آستانش، آسمانِ آسمان
سقف، بالاتر ز بام کهکشان
پایۀ دیوار آن، بر طاق عرش
وز پَر خود عرشیان آورده فرش
خاک آن را، شسته آب سلسبیل
گَرد آن را رُفته، بال جبرئیل
ناودان ریزش، بِه از ماء مَعین[1]
بوریایش، گیسوان حور عین
روشنی زین خانه دارد، نور هم
روزَنش، برده سبق از طور هم
کی به سینا پای، موسا میگذاشت
گر سراغ خشتی از این خانه داشت
پور عمران، مست از انگور ماست
چار موسی آفرین، در طور ماست
هر تنی جان و، ز جان جانانه تر
هر گهر از آن گهر، دردانه تر
دخترانت بانوان مریم اند
هر دو در عزت، عَلم در عالمند
تا تو هستی قبله ی کاشانه ام
کعبه می گردد به دور خانه ام
آنچه در این خانه خود را، می نمود
عشق بود و عشق بود و عشق بود
رو بدین سو دارد از هر سو، بهشت
تا بگیرد از تو رنگ و بو بهشت
خانه ی ما گلبن صدق و صفاست
فاش می گویم خانه عشق خداست
نورها از پرتو روبند تو ست
آفتاب خانه ام لبخند توست
عین و شین و قاف، بی تو، عشق نیست
غیر تو معنای این سه حرف، کیست؟
ما غریبیم و شناسای هم ایم
دولت بیدار و رویای هم ایم
چون دو مصرع روبرو با هم شدیم
شاه بیت شعر عشق و غم شدیم
همچنان که خالق یکتاست طاق
زیر این نُه طاق، جفت ماست طاق
ای تپش های دل من نذر تو
مزرع سرسبز جان از بذر تو
ای تبسّم آرزومند لبت
ای سحر، مست از مناجات شبت
رَفرَف ِ[2] هفت آسمان سجاده ات
گردن افلاک در قلاده ات
گو بگردانند روی از من همه
دوست تا زهراست، گو دشمن همه
گو به آن، کز تیغ من در واهمه ست
ذوالفقارم جوهرش از فاطمه ست
با چه جرأت در دلت غم پا بهشت
کوثر من، نیست جای غم، بهشت
آسمانِ چشم تو تا ابری است
کاسه صبرم پر از بی صبری است
نفس هستی زنده ی انفاس توست
چرخش نُه چرخ، با دستان توست
شد دل دستاس هم پا بست تو
مفتخر از بوسه ها بر دست تو
جانمازت، ای بهشت خانه ام
برده دل از خشت خشت خانه ام
از جلالت، محو تو ختم رسل
وز جمالت عقل کُل شد، عشق کل
آنکه بر فرق رسولان تاج بود
پشت گرم از تو شب معراج بود
علی انسانی
[1] - مائ معین : «ماءمَعينْ» يعني آب ظاهر جاري بر روي زمين، و از القاب مهدي موعود (عج) است.
امام باقر عليه السّلام در تفسير آيه شريفه:
«قُلْ أرَأيتُمْ إنْ أصْبَحَ مآؤکُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأتيکُمْ بِماءٍ مَعين (ملک/30) : بگو به من خبر دهيد که اگر آب هاي سرزمين شما در زمين فرو رود، پس چه کسي مي تواند براي شما آب روان بياورد.»
فرمود: «اين آيه درباره قائم (عج) نازل شده است. خداوند مي فرمايد: اگر امامتان از شما غائب شد، که نمي دانيد او در کجاست، پس کيست که براي شما امام ظاهري بياورد که براي شما اخبار آسمان و زمين و حلال و حرام خداوند عزّ و جل را بيان کند.»
آنگاه فرمود: «تأويل اين آيه نيامده است، و به ناچار خواهد آمد» («نجم الثّاقب»، باب دوّم، ص 108)
[2] - رفرف : نام یکی از دو اسب حضرت رسول که در شب معراج سوار شده بود و نام اسب دیگر براق بود.