چرا ترک کننده نماز کافر است؟

مسعده بن صدقه[1] گوید از امام صادق(ع) شنیدم زمانیکه از آن سرور سوال شد که چرا به زانی[2] کافر گفته نمی شود ولی به تارک الصلاه[3] را کافر خوانده اند؟ و دلیل آن چیست؟

آن حضرت فرمودند :

زیرا زانی و امثال او به خاطر شهوتی که بر آنها غالب شده مبادرت به اینمعصیت می کنند ولی تارک نماز ، آنرا ترک نکرده مگر صرفاً به خاطر خوار شمردن این عبادت الهی.

زانی وقتی با زنی تماس پیدا می کند از این تماس لذّت برده و قصدش تنها همین التذاذ است امّا تمام کسانی که نماز را ترک می کنند قصدشان فقط ترک و رها کردن آن می باشد و هیچ قصد لذّتی ندارند و  وقتی قصد لذّت منتفی شد قهراً قصدشان فقط خوار شمردن می باشد و وقتی قصد خفیف نمودن[4] نماز بود بدون شک حالت کفر در آنها پیدا شده و کفرشان ثابت می گردد.

محضر مبارک امام صادق(ع) عرض شد : چه فرقی است بین کسی که به زنی نگاه کرد و با وی زنا نمود یا شخصی که شراب می آشامد با کسی که نماز را ترک می کند؟ چرا زانی و شارب الخمر مستخف[5] محسوب نشده ولی تارک الصلاه مستخف محسوب شده است و در نتیجه وی کافر است ولی آنها کافر نم باشند! حجّت و برهان آن چیست؟ و علّتی که آنها را از هم جدا می کند چه می باشد؟

حضرت در جواب فرمودند :

دلیل و برهان آن است که به طور کلّی نفس را به هر چه وادار کنیکه انجام دهد بدون اینکه داعی و شهوتی غالبی در بین باشد قطعاً انجام این فعل استخاف[6] به حکم الهی است ، ولی اگر منشأ انجام فعل شهوت غالب باشد نظیر زنا و شرب خمر استخاف محسوب نمی شود.

بنابراین وقتی نفسِ خود را وادار می کنی به ترک نماز بدون اینکه شهوتی در بین باشد غیر از استخاف منشأ دیگری برای این ترک نیست و همین بیان فرق بین ترک نماز و فعل زنا و شرب خمر می باشد.[7]

 

 

 

 



[1]- مسعده بن صدقه از راويان و اصحاب امام صادق عليه‏السلام است، شيخ ابوجعفر طوسي مي‏گويد: اين محدث از اهل سنت بود، و هارون بن مسلم از وي روايت مي‏کند، از روايات او معلوم مي‏گردد که از ثقات مي‏باشد، زيرا روايات او متقن و متين است، و از اين جهت روايات او را مورد استناد قرار داده‏اند. 

اگر در اخبار منقوله او دقت کنيم، معلوم مي‏گردد که روايات او از جهت اتقان کمتر از روايات جميل بن دراج و يا حريز بن عبدالله نيست بلکه از آنها محکمتر نيز مي‏باشد، يکي از آثار مسعده بن صدقه کتابي بنام خطب اميرالمومنين عليه‏السلام بوده که در کتب رجال باو نسبت مي‏دهند(منتهی المقال ص 300)

-

[2]- زناکار

[3]- ترک کننده نماز

[4]- کوچک شمردن

[5]- کوچک شمانده ، خوار کننده

[6]- خوار شمردن

[7]- علل الشرایع ج 1 ص 110