مدح حضرت فاطمه(س)

اى بلند اختر كه ناموس[1] خداى اكبرى

عقلِ كل[2] را دخترى و علمِ كل[3] را همسرى

زينت عرش خدا پروردۀ دامان توست

يازده خورشيد چرخ معرفت را مادرى

آن كه بُد مّنت وجودش بر تمام ما سوا

گشت ممنون عطاى حق كه دادش كوثرى

تاج فرق عالم و آدم بود ختم رسل

بر سر آن سرور كون و مكان[4] تو افسرى

از گلستان تو يك گُل خامس آل عباست

اى كه در آغوش خود خون خدا مى‌پرورى

مقتداى حضرت عيسى بود فرزند تو

آن چه در وصف تو گويم باز از آن برترى

در قيامت اوّلين و آخرين سرها به زير

تا تو با جاه و جلال حق ، زمحشر بگذرى

بر بساط قُرب بگذارد قدم چون مصطفى

تو بر او هستى مقدم ، گرچه او را دخترى

كهنه پيراهن چو بر سر افكنى در روز حشر

غرقه در خون خدا برپا نمايى محشرى

با چه ذنبى[5] كشته شد مؤوده[6] آل رسول

بود آيا اينچنين ، أجرِ چنان پيغمبرى

قدر تو مجهول و مخفى قبر تو تا روز حشر

جز خدا در حق تو كس را نشايد داورى

«آیت الله وحید خراسانی»



[1] -  آبرو، نیک نامی - قانون و شریعت الهی - عصمت ، شرف . 

[2] - عقل کل : پیامبر(ص).

[3] - علم کل : حضرت علی(ع).

[4] - کون و مکان : گیتی و آنچه در آن است .

[5] - ذنب :  گناه ، خطا.

[6] - مورد محبّت واقع شده.