حضرت علی(ع) - ناصری کاشانی(ره)
حضرت علی(ع)
چند در زندان تن ، با نعمت محنت قرینم
پای بند آخشیجان[1] از یسار و از یمینم
شیر حق ، صهر[2] پیمبر ، معنی اسماء حسنی
کز مدیحش شهره در کیهان بگفت شکّرینم
آنکه ظاهر خطبه فرمود در بالای منبر
من خدا را مظهر هستم من نبی را جانشینم
من شبیه المُحکماتم[3] من رفیع المُمکناتم[4]
من امام المؤمناتم من امیرالمؤمنینم
من ولیّ کردگارم من قسیم نور و نارم[5]
من امیر مور و مارم من صنیع ماء وطینم[6]
پادشاه اولیایم ، رهنمای انبیایم
پیشوای اتقیایم ، مقتدای مسلمینم
آدمم ، نوحم ، شعیبم ، عیسیم ، خضرم ، خلیلم
شیث و داود و کلیمم ، لوط و هود و طا و سینم[7]
رازق طفل صغیرم ، راحم شیخ کبیرم
جاعل بدر منیرم ، مرشد روح الامینم
آمر سُبّوحیانم[8] ، حاکم قدّوسیانم[9]
خواجه[10] ی کرّوبیانم[11] ، صانع عرش برینم
من به اسماعیل مصداق فَلَمّا اَسلمایم[12]
من به ابراهیم سرّ لا اُحِبُّ الافلینم[13]
من به عیسی إنّی عبدالله آتانی الکتابم[14]
من به موسی سرّ میقات ثلاث اربعینم[15]
سوره ی طوبی[16] و فردوس جمال بزم قُدسم
سلسبیل[17] و کوثر[18] و تسنیم[19] و کأساً من معینم[20]
ایلیایم[21] ، شنطیایم[22] ، مصطفایم ، مرتضایم
والضحایم ، هل اتی یم طا و هاء و یا و سینم
شرح نصّ آیه ی إنّا هدیناه السبیلم[23]
آمر امر قضایم ، نفس خیرالمرسلینم
اسم اعظم را ز کاف و ها و یا و عین و صادم
مظهر اشیائم و مرآت ربّ العالینم
لوح محفوظم من و مشکوة نور مصطفایم
بیت معمورم من و قتّال خیل المشرکینم
گاه من قسطاس[24] ایمانم ، گهی نور هدایم
ترجمان وحی اللهم چراغ بزم قدسم
ترجمان سرّ یزدانم نهال باغ دینم
خسروا من «ناصری» هستم که از شوق وصالت
بلکه ار باشد به دل شوق وصال حور عینم
ناصری کاشانی(ره)[25]
[1] - آخشیجان : ج آخشیج به معنی عناصر چهارگانه.
[2] - صهر : داماد.
[3] - محکمات : آیاتی که معنی آن صریح بود و نیازمند به تأویل نباشد. جِ محکمه (محکم .)
[4] - ممکنات : ج ِ ممکنة. کلیه ٔ موجودات عالم را ممکنات گویند بجز موجود واحدی که مبداء کل است . موجودات ، ممکنات ذاتی و واحبات غیری اند که آن غیر آنها را از عدم و مرحله ٔ قوت به فعل آورده است : «الموجودات الممکنة الوجود فی جوهرها خروجها من القوةالی الفعل انما یکون ضرورة من مخرج هو بالفعل اعنی فاعلا یحرکها و یخرجها من القوة الی الفعل ». (تهافت التهافت ص 393) (از فرهنگ علوم عقلی.)
[5] - نار : آتش.
[6] - طین : گِل – طینت.
[7] - طس اشاره به ایه ی اول سوره ی نمل.
[8] - سبوحیان : تسبیح گویندگان.
[9] - قدوسیان : فرشتگان و صلحاء.
[10] - خواجه : رئیس.
[11] - کروبیان : فرشتگان مقرب را گویند و ایشان را در عالم هیچ تعلق و تدبیر و تصرفی نیست .
[12] - اشاره به ایه ی 103 صافات : فلما اسلما و تـله للجـبـيـن.
همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد.
[13] - اشاره به آیه ی : فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلینَ(76 انعام)
هنگامى که (تاریکى) شب او را پوشانید، ستارهاى مشاهده کرد، گفت: «این خداى من است؟ اما هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروبکنندگان را دوست ندارم »!
[14] - اشاره به آیه ی 29-30 سوره مریم : فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا كَیْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِیَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا.
[15] - اشاره به آیه ی 142 اعراف : وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ.
[16] - احتمالا اشاره به سوره ای است که در آن از درخت طوبی در بهشت یاد شده و آن سوره رعد است.
[17] - سلسبیل : چشمه ای در بهشت.
[18] - کوثر : خیر کثیر - جویی است در بهشت که از آن جمیع چشمه های بهشت جاری می گردد.
[19] - تسنیم : چشمه ای است در بهشت که آب آن از بلندی فرو ریزد.
[20] - اشاره به آیه ی 18 سوره ی واقعه : بِأَكْوَابٍ وَ أَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ مِن مَعِينٍ.
[21] - ایلیا : لغت سریانی باشد. نام امیرالمؤمنین علیه السلام است .
[22] - شنطیا : شنتیا یا شنطیا به معنای فاتح وپیروز میباشد واین لقبی بوده که دراعصار گذشته در ایران باستان به حضرت علی منسوب گردیده.معنی این اسم درکتابهای فرهنگ لغات از قبیل معین ،دهخدا و... یافت نمیشود .این اسم از اسمهای بسیار کهن ایرانی میباشد که تنها درکتب قدیمی ای که دراختیار فرهنگستان زبان وادب فارسی جمهوری اسلامی ایران است یافت میشود و عبری بودن این کلمه صحت ندارد.
[23] - اشاره به ایه ی 3 سوره ی انسان.
[24] - قسطاس : میزان.
[25] - برای مشاده ی متن کامل شعر به دیوان گنجینه ی عرفان رجوع فرمایید.